من "شاعرم"
اما...
اگر "نقاش" بودم
یک «عصر عاشورای» دیگر می کشیدم
قطعاً برای تسلی دادن
به زینب
حتی شده..
یک نیزه "کمتر"
می کشیدم...
برچسب ها :
من "شاعرم"
اما...
اگر "نقاش" بودم
یک «عصر عاشورای» دیگر می کشیدم
قطعاً برای تسلی دادن
به زینب
حتی شده..
یک نیزه "کمتر"
می کشیدم...
▪️آیت الله محی الدین حائری شیرازی:
حضرت حسین (علیه السلام) در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا ؛ یک جور دیگر :
▪️شب عاشورا، سخن از "نمیخواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم" بود...
ولی روز عاشورا میگوید: "بیائید به من
کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟"
"هل من ناصر ینصرنی؟؟؟"
شب صحبت میکند تا مبادا خبیثی در بین طیب ها باشد...
🔻و روز سخن میگوید تا مبادا طیبی
در بین خبیث ها مانده باشد...
شب غربال میکند تا فقط صالحان در کنارش بمانند
و روز غربال میکند تا فقط اشقیاء در
مقابل او ایستاده باشند...
کربلا همچنان جاریست
حسین(ع)جان!
آبرویم رابگیروآبِ رویم رامگیر
گریه ام وقتی نمی گیرد خجالت میکشم...